برندینگ در صنعت ساختمان بر خلاف سایر صنایع خیلی مورد توجه و مورد نیاز نبوده است. چرا؟ زیرا یکی از معضلات اساسی در برندینگ صنعت ساختمان بخصوص بناهای مسکونی آن است که سیاست قیمت گذاری بر اساس منطقه و خیابان پایه ریزی شده و برند ساختمان، سازنده یا آرشیتکت نقش محوری در قیمت گذاری ندارد. اما آینده این صنعت بر محور برندینگ و نقش سازنده، آرشیتکت و ساختمان می چرخد. همچنین صنعت ساختمان همواره پر رونق بوده و با مازاد تقاضا روبرو بوده است. شاید دوره های رکود پیش رو سبب شود برندینگ مفهومی جدایی ناپذیر از صنعت ساختمان برشمرده شود. کما اینکه در مجتمع های تجاری یا باصطلاح شاپینگ مال ها برندینگ هر روز پر رنگ تر می شود.
برندینگ صنعت ساختمان از جایی شروع می شود که فعالان بدانند قرار است چه چیزی برند شود. سه رویکرد در این زمینه وجود دارد.
- برند سازنده
- برند آرشیتکت
- برند ساختمان
ما در صنعت ساختمان علیرغم خلا برندینگ، کم و بیش در هر کدام از این سه رویکرد برندهای صاحب نامی داریم. شرکت ساختمانی بام به عنوان سازنده، فرزاد دلیری به عنوان آرشیتکت و پالادیوم و تیراژه و کلی برند ساختمان که در اذهان نقش بسته است. اما در این مقاله در پی آن هستیم تا به یک فرمولاسیون در برندینگ صنعت ساختمان برسیم.
ما معتقدیم حالت ایده آل در برندینگ صنعت ساختمان، بهره بری از این سه ضلع بصورت توامان است. یعنی یک شرکت صاحب برند با همکاری یک آرشیتکت برند، ساختمانی را بسازند و آن را برند کنند. شاید گروه صحیح النسب، گروه ساختمانی بام و گروه ساختمانی دریای نور را بتوان از معدود شرکت هایی با چنین استانداردی نام برد که البته در برندینگ ساختمان های خود می توانند بسیار بهتر عمل نمایند.
در هر صورت مسیر موفقیت در این صنعت از برندینگ می گذرد تا سازندگان بتوانند ارزش افزوده بیشتری را از مخاطبان خود طلب کنند. این روزها، با ایجاد کمترین تمایز می توان بیشترین بهره برداری را بعمل آورد و سازنده ای موفق خواهد بود که بتواند با ایجاد برند در هر سه زمینه، مشتریان خود را ناگزیر به ایجاد تراکنش کند.