درست یا غلط، تب تجاری سازی فراگیر شده است، این روزها دیگر مجتمع سازان تفکر فرا منطقه ای را از ذهن خود پاک کرده و با توجه به شمار بالای مجتمع های تجاری، در پی فرهنگ سازی برای پروژه های محلی هستند.
ما در مقاله تفاوت شاپینگ مال، پاساژ، بوتیک مال و اوت لت سنتر به بررسی تفاوت های مجتمع های تجاری از لحاظ ماهیت پرداختیم و سپس به تقسیم بندی شاپینگ مال ها بر اساس گستره مخاطبانشان اقدام نمودیم و در نهایت استراتژی های بهره برداری مال ها را در سناریوهای مختلف بررسی کردیم. و در نهایت با ارائه راهکار جهت هویت بخشیدن به مجتمع تجاری، کلید موفقیت مجتمع تجاری را به شما سپردیم. حال در این مقاله تحقیقات بازاریابی و برندینگ مجتمع تجاری را با هم بررسی می کنیم.
پروژه های فرامنطقه ای که تا اواخر دهه قبل، در تهران خودنمایی می کرد؛ مانند تندیس و قائم تجریش، گلدیس آریاشهر، تیراژه و بوستان پونک؛ توانسته بودند تا مخاطبان بی شماری را از هر جای تهران به خود جلب کنند. در واقع مجتمع گردی یک تفریح به شمار می آمد. اما در حال حاضر سرمایه گذاران پروژه ها در پی جذب مخاطبان محله ای هستند. با نگاهی به مجتمع های تجاری شمال تهران، مانند ارگ تجاری، عرش آجودانیه، اطلس مال، تجریش و قائم، پالادیوم، پارمیس زعفرانیه؛ به این نکته می رسیم که پروژه ها از نگاه فرامنطقه ای به سمت پروژه های محلی شیفت پبدا کرده اند. آمارها از جوازهای بی شماری حکایت دارد که تا آینده نزدیک عرضه واحد های تجاری در مجتمع های تجاری، از تقاضا پیشی می گیرد. این امر، سبب رقابت بیش از پیش در جهت جذب مخاطب و مشتری می گردد. سرمایه گذاران برای خروج از اقیانوس قرمز که نماد بازار رقابتی است و ورود به اقیانوس آبی که نماد بازاری است که رقابت در آن کمینه است بایستی برنامه ریزی کنند. این برنامه ریزی لازم است که پیش از شروع پروژه و حتی در زمان امکان سنجی سرمایه گذاری در پروژه صورت گیرد. حیات برند سرمایه گذاران و شرکت های عمرانی سازنده این مجتمع ها، صرفاً در گرو فروش و سودآوری نیست، بلکه مدیریت بهره وری و کیفیت راه اندازی و به قول بازاری ها پاخور مجتمع در برندینگ آنها بسیار اساسی است. تمامی آنچه که تا بحال گفته شد، چراغ راهی برای نیل به مقصد ما، یعنی تحقیقات بازاریابی بوده است. مجتمع های تجاری بدون تحقیقات بازاریابی پیش از ساخت و هدفمند نبودن پروسه فروش سبب شکست دردناکی در چنین مجتمع هایی خواهد بود. باید اذعان داشت که این روزها کاربری واحد ها که خروجی تحقیقات بازاریابی است از نوع و موقعیت جغرافیایی مجتمع در شکست یا موفقیت پروژه مهم تر است. از سویی دیگر، برندینگ مجتمع ها حلقه مفقوده بازاریابی مجتمع های تجاری است. اگر بخواهیم دو سر طیف بهترین و بدترین نوع برنداینگ را در مجتمه های تجاری ایرانی نام ببریم، مجتمع تجاری علا الدین و بازار موبایل ایران، برج سایه، عرش آجودانیه موفق ترین و رز میرداماد، ایران زمین و نور تهران از ناموفق ترین پروژه ها بوده اند. در واقع با نگاهی به کاربری این مجتمع ها به این نکته می رسیم آن دسته از پروژه ها که نوع کاربری آنها ویژه است و با هدفی برخواسته از تحقیقات بازریابی راه اندازی شده اند در این بازار رقابتی توانسته اند پیروز باشند. و آن دسته که صرفاً بر اساس نیاز های روتین یک مجتمع تجاری (واحد های تجاری، شهر بازی، رستوران و فودکورت) دست به تجاری سازی زده اند شکست خورده اند. متاسفانه تجاری سازان، مباحث فروش واحد ها را به کارگزاری هایی برون سپاری می کنند که صرفاً به پایگاه داده های خود متکی هستند. این شرکت ها که عموماً با نگاهی بنگاه مدارانه به مباحث فروش می نگرند، از علوم بازاریابی غافل هستند. لذا تشکیل یک تیم حرفه ای از سوی سرمایه گذار برای فروش واحد ها، مثمر ثمر تر از برون سپاری این فعالیت حیاتی سازمان است.
پاسخی بگذارید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.