امروزه بيش از پيش شاهد افزايش اهميت مشتري مداري، مطرح شدن آن به عنوان مهم ترين مزيت رقابتي سازمان ها و نقش آن در موفقيت و پيشرفت كسب و كارها هستيم. امروزه یکی از مهمترین مباحث در حوزه رفتار مصرف کننده، رفتار خرید آنی میباشد. خرید آنی بهعنوان پدیدهای فراگیر و متمایز، توجه محققان و تئوریپردازان را به خود جلب کردهاست.
اخیرا محققان بازاریابی، رفتار آنی را در فرآیند رفتار خرید مصرف کننده بسیار قدرتمند و اثربخش معرفی کرده اند تا آنجا که بیش از نیمی از خریدهای درون فروشگاهی بصورت آنی اتخاذ می شوند. خرید آنی به پدیدهای کاملا شناخته شده در بسیاری از کشورها تبدیل شده و امروزه خرید محصولات جدید، بیشتر تابع خرید آنی است تا خرید با برنامه ریزی قبلی که منجر به اهمیت خرید آنی در فعالیتهای بازاریابی شده است. بنابراین، امروزه شرکتها بهمنظور درک درست مفهوم خرید آنی و همچنین بیشینهکردن این رفتار در محیط فروشگاهی، بودجه قابلتوجهی را به تحقیقات این حوزه تخصیص می دهند.
با تغییر فلسفه ی بازاریابی از گرایش تولید و محصول به گرایش فروش و بعد از آن گرایش بازاریابی، مصرف کنندگان و رفتار آنها از اهمیت خاصی برخوردار شد. شناخت چگونگی و چرایی خرید افراد، علاقه روزافزونی در پژوهشگران جهت مطالعه سبکهای تصمیمگیری مصرفکننده بوجود آورده است. تنوع رفتار مصرف کننده به دلیل گوناگونی عوامل اثرگذار بر رفتار و انگیزه فرد برای خرید میباشد. بكارگيري دانش رفتار مصرف كننده در جهت توسعه استراتژي بازاريابي، نوعي هنر است. داشتن درک صحیح از مصرفکنندگان و فرآیند خرید، مزیت های متعددی را دربردارد. این مزیتها شامل کمک به مدیران در تصمیم گیری، تهیه یک مبنای شناختی از طریق تحلیل مصرف کنندگان، کمک به قانون گذاران بمنظور وضع قوانین مربوط به خرید و فروش کالاها و خدمات و در نهایت کمک به مصرف کنندگان جهت تصمیم گیری بهتر می باشد. از اینرو درک صحیح رفتار مصرف کنندگان از اهمیت زیادی برخوردار است. تصمیم خرید مصرف کنندگان درون فروشگاهها تحت تأثیر عوامل مختلفی که میتوانند درونی و یا بیرونی باشند، قرار دارد. عواملی همچون عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و عواملی که در حیطه قدرت شرکت هستند، مانند عوامل درون فروشگاهی، را میتوان جزء عوامل خارجی در نظر گرفت. انگیزه، ادراک، آنی گرایی، شخصیت و عواملی از این قبیل که منحصربهفرد هستند و از درون شخص سرچشمه می گیرند، بهعنوان عوامل درونی طبقه بندی می شوند. شرکتها به دلیل رقابتی شدن بازار محصولاتشان، دیگر نمی توانند نسبت به سلائق، علائق، خواسته ها و تمایلات و درکل نیاز مشتریان بی توجه باشند. بنابراین تمرکز داشتن بر نیازهای مختلف مصرف کنندگان و پاسخگویی صحیح و بهموقع به خواسته های آنها ضروری ترین وظیفه ی سازمانها جهت تحقق اهدافشان به حساب میآید.