پنج شنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳

فودکـــــــــــــــ . . . ـــورت؛ جای خالی را با غذای خوب پر کنید

در این مقاله به معرفی انواع مکان ها و موقعیت هایی که یک فودکورت در آن قرار می گیرد می پردازیم و توضیح می دهیم چگونه یک فودکورت شلوغ می شود و چگونه مردم از یک فودکورت نسبت به دیگری استقبال بیشتری می کنند.

در ابتدا باید به این نکته پاسخ دهیم که آیا یک فودکورت خوب باید لزوما شلوغ باشد؟

آیا در یک فودکورت خوب معمولا جای نشستن به راحتی پیدا نمی شود؟

آیا در یک فودکورت خوب برای نشستن به همراه خانواده باید ساعتی را منتظر خالی شدن یک میز بود؟

برای پاسخ به این سوال ابتدا به هدف تاسیس یک فودکورت و نتیجه ای که مالکان آن از تاسیس آن انتظار دارند، می پردازیم. بسیاری از مالکان اماکن تجاری به فودکورت به چشم یک وسیله برای جذب مشتری بیشتر به مرکز تجاری خود و مکانی برای صرف یک وعده غذا توسط خریداران و مشتریان مرکز تجاری که فودکورت در آن واقع شده، می نگرند. در این فودکورت ها عموما مشتریان کمتری صرفا جهت صرف غذا و استفاده از فودکورت به آن مراجعه می کنند و تنها هنگامی که احتیاج به خرید از مرکز تجاری برای رفع نیازهای عمومی خود پیدا می کنند ممکن است مشتری بالقوه فودکورت باشند. استقبال از این فودکورت ها بستگی به رونق اقتصادی و هزینه های سربار خانواده ها دارد و هر وقت اوضاع اقتصادی ضعیف می شود و خانواده های کمتری از مراکز تجاری بازدید و خرید می-کنند خودبه خود مشتریان فودکورت نیز کمتر می شوند و در صورت تداوم این وضعیت، احتمال تعطیلی فودکورت نیز وجود دارد، به عنوان مثال می توانیم به وضوح به کم رونق شدن مجموعه رستوران های واقع در برج میلاد نور شهرک غرب تهران و فودکورت واقع در طبقه فوقانی آن مجتمع در سال های بین ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱ اشاره کنیم. این کم رونقی تا بدان جا پیش رفت که منجر به تعطیلی تمامی غذا خوری های این مجتمع تجاری در سال ۱۳۹۲ شد. همچنین موردی را که در خصوص یک فودکورت موفق واقع شده در یک مرکز تجاری نسبتا شلوغ می توان مثال زد، فودکورت مرکز خرید هایپر استار در غرب تهران است که با توجه به استقبال مردم از این مرکز خرید، فودکورت نسبتا شلوغی را از نظر تعداد خریداران و مشتریان مشاهده می کنیم. تصمیم سازندگان برج کیان سنتر ۲ مشهد به افتتاح اولین فودکورت شهر پرجمعیتی مثل مشهد دلیلی بر تداوم این راه است؛ اولین فودکورت شهر مشهد با نام ” فودکورت سرزمین غذای مشهد” یکی از فودکورت-هایی است که با تکیه بر رونق اقتصادی مراکز تجاری در شهر مشهد در حال ساخت است و تا پایان امسال افتتاح می شود.

از مکان های دیگری که یک فودکورت می تواند در آن واقع شود، اماکن تفریحی و گردشگری است. این فودکورت ها عموما مشتریان خود را با بازدیدکنندگان از پارک های مجاور و گردشگران بازدیدکننده از اماکن یاد شده افزایش می دهند و همواره دارای پتانسیل مناسب جهت شلوغ شدن فودکورت خود هستند . مدیران این فودکورت ها، شعبه های بعدی خود را نیز در همین موقعیت ها انتخاب و افتتاح می-کنند و با توجه به تجاربی که از این مشتریان کسب کرده اند، کمتر پیش می آید که حضور در یک مرکز تجاری را به عنوان شعبات بعدی بیازمایند. مثال بارزی که از این نوع فودکورت ها می توانیم نام ببریم فودکورت راه چوبی است؛ این فودکورت فعالیت خود را بر اساس مجاورت با یک فضای سبز کلاسیک و زیبا  آغاز کرد و تداوم راه را با تزریق مشتریان بالقوه ای که به بازدید پارک آب و آتش می آمدند طی کرد و کم کم به پاتوق نسل جوان و قشر نسبتا مرفه تهران تبدیل شد. صد البته اگر این فودکورت در مجاورت پارک چیتگر یا فرهنگسرای بهمن قرار می گرفت چنین توفیقی را کسب نمی کرد. همان طور که در بالا گفته شد، شعبه دوم خود را نیز در یک موقعیت گردشگری قرارداد و آن را در یک منطقه توریست پذیر مثل محمودآباد در شمال کشور تاسیس کرد تا از پتانسیل مسافرت های فصلی افراد متمول و طبقه بالای جامعه به استان مازندران بیشترین بهره را کسب کند.
یکی دیگر از موقعیت ها و مکان هایی که یک فودکورت می تواند در آن واقع شود، مکانی است که فقط و فقط برای تاسیس یک فودکورت در نظر گرفته شده باشد و مالکان و مدیران آن هیچ گوشه چشمی به پتانسیل های موجود جانبی نداشته باشند. در این فودکورت ها “مدیریت QC” و “پتانسیل های بازاریابی جلب مشتری”، حرف اول و آخر را می زنند. یک مدیر QC در یک فودکورت متضمن کیفیت مناسب و غذای خوب است؛ چیزی که مردم حاضرند برای آن پول خوبی بپردازند. مشتریانی که به این فودکورت ها می روند تنها برای خوردن یک غذای خوب و استفاده از فضای مناسب آن، این مکان را انتخاب کرده اند. نه مرکز خرید و نه بازدید از اماکن گردشگری بهانه استقبال عموم از این فودکورت ها نیستند و تنها مراجعه به فودکورت هدف اصلی مراجعان آن است.
مدیریت و موفق نگاه داشتن چنین فودکورتی به مراتب سخت تر و صد البته حساس تر از سایر فودکورت هاست؛ در سایر فودکورت ها در صورت بد بودن غذا یا شرایط محیطی و گلایه مشتریان از این خدمات، پتانسیل جایگزین وجود دارد اما برای نوع آخر، با قهر کردن مشتری به واسطه غذا و سرویس و امکانات نامناسب، جایگزین یا دلیل دیگری برای جلب مشتری وجود ندارد.
برای مثال از این دسته از فودکورت ها می توان به فودکورت سرزمین غذا در شهرک غرب تهران اشاره کرد؛ این فودکورت با واقع شدن در بلوار دادمان که هیچ پیاده-روی در آن صورت نمی گیرد و هیچ مرکز خریدی  به آن نزدیک نیست به تنهایی و با تکیه بر کیفیت غذاهای خود و صد البته مدیریت QC که بر آن حاکم است، روز و شب های شلوغی را سپری می کند و روزبه روز با تکیه بر موارد فوق و تبلیغات اثر-بخشی که برای مخاطبان هدفمند خود در نظر گرفته، بر تعداد مراجعان و مشتریان خود می افزاید.
به سخن آغازین این نوشتار برمی گردیم؛ آیا یک فودکورت لزوما شلوغ، فودکورت خوبی است؟ آیا صرفا صف کشیدن مشتریان جلوی صندوق های  یک فودکورت می-تواند دلیلی برای موفقیت مداوم و همیشگی آن باشد؟
جواب به این سوالات را می توان به راحتی از مطالب فوق پیدا کرد؛ مراکز تجاری موفق، متضمن موفقیت فودکورت های درون خود هستنند و فودکورت های مستقل به صورت خودکفا به حیات خود ادامه می دهند. شلوغی فودکورت ربطی به موفقیت آن فودکورت ندارد و می تواند دلایل دیگری نیز داشته باشد. گروه راه انداز فودکورتی موفق است که از پس مدیریت همه گونه از انواع ذکر شده بر بیاید و همه آنها را به راحتی هدایت و مدیریت کند.

اشتراک‌گذاری

پاسخی بگذارید